Kolbeye eshq ashequne
| ||
|
توے دنیا دو تا نابینا میشناسم یکے تو کہ ھیچ موقع عشقم رو ندیدے یکے من کہ کسے رو جزء تو ندیدم
یادتہ بھت گفتم خشت دیوار دلتم تو ھم منو شکستے اما اشکالے ندارہ حالا خاک زیر پاتم
از با تو بودن برایم عادتے ساختے کہ ھرگز بے تو بودن را باور نمیکنم
اگہ یہ روز یہ پروانہ اومد نشست رو شونہ ھات نرونش چون من آدرس قشنگ ترین گل دنیا رو بھش دادم
عاقبت گر عمر باشد ماندگارمے گذارم این سخن بر یادگارمے نویسم روے کوہ بیستون زندہ باد دوستان خوب روزگار
دلم گرفتہ آسمون نمیتونم گریہ کنم شکنجہ میشم از خودم نمیتونم شک بکنم انگارے کوہ غصہ ھا رو سینہ من اومدہ آخ دارہ باورم میشہ خندہ بہ من نیومدہ
قلبم براے تو آنچنان مےتپد کہ مرکز زلزلہ نگارے را بہ اشتباہ انداختہ است
در سراے گل فروشان گرچہ گل بسیار است چون تو گل پیدا نمودن مشکل ودشوار است
ھرگز ندیدم بر لبے لبخند زیباے تو را
ھرگز نمےگیرد کسے درقلب من جاے تو را
میدونی چرابعضی شبها،زودصبح میشه؟
آخه خورشیدهم مثل من دلش برات تنگ میشه
دررابازکن خبری دارم،قلب رابشکاف نامه ای دارم، نامه رابازکن دوستت دارم.
شمال،جنوب،شرق،يا غرب فرقى نداره،من تو رو به هر جهت دوست دارم.
يه ستاره پربوسه،که دلم بى تونپوسه،
يه ستاره پر رويا، چه قشنگه باتو دنيا
اينجا راديو دل است صداى مرا از عمق قلبم ميشنويد،اين يک پيامک نيست،يک احساس پاک است که ميگويد فراموشى در مرام ما نيست...
روی ماهت گر زچشم بی قرارم غایب است،یاد زیبایت همیشه دردل من زنده است
قشنگي دنيا اينه که بيخبردعات کنن، نبيني و نگات کنن، ندوني ويادت کنن
بسلامتی عقابي که تو آسمون به پرش مینازه، بسلامتی پولداري که رو زمین به پولش مینازه،بسلامتی ما که هیچی نداریم و به رفیقامون مینازیم...
پیشاپیش روز خودمون مبارک .
يادت:دلتنگم ميکنه.
اسمت:ديوونم ميکنه.
صدات:عاشقترم ميکنه.
نگاهت:وابسته ترم ميکنه.
ميدوني چي آرومم ميکنه:
داشتنت
خيلي وقته كه منو نديدي و نديدمت،
با خودت فكر نكني كه از دلم بريدمت
بگذارسرنوشت هرراهی می خواهدبرود,ما راهمان جداست,این ابرهاتامی توانندببارند,ماچترمان...خداست..!
دنیا بہ من نیاموخت در غیابت صبور باشم/اما وفا بہ من آموخت کہ فراموشت نکنم
گفتے محبت کن برو،باشد خداحافظ ولے،رفتم کہ تو باور کنے،دارم محبت مےکنم
با دوست عشق زیباست با یار بیقرارے،از دوست درد ماند و از یار یادگارے
شاد باش کہ از شادے تو دلشادم/تاتو شادے ز غم ھر دو جھان آزادم/لذت زندگے من ھمہ خرسندے توست/بے وفایم کہ وفایت برود از یادم
میدونے اوج رفاقت کجاست ؟ بہ فکر کسے باشے کہ ھیچ وقت بہ فکر تو نیست من الان اوج رفاقتم
مشترک پرمصرف!چراغ يادت هميشه در دل من روشنه،حتي درساعات اوج مصرف
اشک چشمام جم شد یواش یواش سنگ شده منو تنها گذاشتی دلم برات تنگ شده.
گريه رابه خنده بفروش كه خراب خنده هاتم- هنوز مثل قديمامن هوادار چشاتم
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |